quotient
/ˈkwoʊʃnt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

خارج قسمت، بهر
سایر معانی: (ریاضی) بهر
[برق و الکترونیک] خارج قسمت، بهر
[نساجی] فایده - بهره - سود - خارج قسمت
[ریاضیات] خارج قسمت

دیکشنری

فاکتور
اسم
quotient, ration, submultipleخارج قسمت
quotientبهر

ترجمه آنلاین

ضریب

مترادف

computation ، remainder ، result

واژه‌های مشابه

quotient algebra

[ریاضیات] جبر خارج قسمت ها، جبر رده ای مانده ای

دیکشنری انگلیسی به فارسی

quotient bundle

[ریاضیات] کلاف خارج قسمت ها

دیکشنری انگلیسی به فارسی

quotient construction

[ریاضیات] ساختمان خارج قسمتی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

quotient ideal

[ریاضیات] ایده آل خارج قسمتی، حلقه ی خارج قسمت ها

دیکشنری انگلیسی به فارسی

quotient ring

حلقۀ خارج‌ قسمتی [ریاضی] حلقه‌ای که از خارج‌ قسمت یک حلقۀ مفروض بر آرمانۀ اولی از آن به دست می‌آید

واژه‌های مصوب فرهنگستان

quotient space

[ریاضیات] فضای خارج قسمت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

composition quotient group

[ریاضیات] گروه خارج قسمت ترکیبی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

difference quotients

[ریاضیات] خارج قسمت های تفاضلی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

emberger pluviothermic quotient

[زمین شناسی] خارج قسمت بارش گرمایی آمبرژه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

field of quotients

[ریاضیات] میدان خارج قسمت ها

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش