[برق و الکترونیک] پروتکل داده های کاربر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] قرارداد شبکه محلی بیسیم
روانشناسى : اداب
پیمان، موافقت، عهد، معاهده، پیمان بستن سایر معانی: سامه، قول و قرار، میثاق [حقوق] پیمان، عهد، میثاق، قرارداد، توافق
دقایق، نکته دقیق در ایین رفتار سایر معانی: (رفتار یا مراسم) ریزه کاری، (جمع) نکات دقیق، دقت
تشریفات، تشریفات مذهبی، ایین پرستش سایر معانی: وابسته به رسوم و تشریفات، تشریفاتی، آیینی، رسومی، پرستوار، پرستش وار، برگزاری یا پیروی از مراسم مذهبی، (کاری که از روی عادت و با اصرار انجام شو ...
انتقال رایانهای یک پرونده با قرارداد انتقال پرونده [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
واژههای مصوب فرهنگستان
استانداردی غیررسمی برای ارسال پیامنگار ازطریق اینترنت [رایانه و فنّاوری اطلاعات]