متخلفین تعقیب خواهند شد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهم کردن، تقبیح کردن، علیه کسی اظهاری کردن سایر معانی: مردود شمردن، محکوم کردن، نکوهیدن، چغلی کردن، (برضدکسی) گواهی دادن، (علنا) متهم کردن، (جرم کسی را) افشا کردن، پایان قرارداد (قرار داد ص ...
متهم کردن، اعلام جرم کردن، تعقیب قانونی کردن، علیه کسی ادعا نامهتنظیم کردن سایر معانی: (حقوق) متهم کردن، به دادگاه کشیدن، کیفرخواست صادر کردن، (مجازی) گناه بستن به [حقوق] متهم کردن (از طریق ...
اجر، مزد، دستمزد، اجرت، کارمزد، دسترنج، حمل کردن، اجیر کردن سایر معانی: روزینه، روزگانه، راستاد، پاداش، جزا، سزا، (جنگ یا کشمکش) کردن، مصاف دادن، (انگلیس - محلی) اجیر کردن، (اقتصاد - جمع) مز ...