نفس( در نظریه الپورت) روانشناسى : نفس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت، حالت، جنبه، حال، وضع، نفس، نفس خود، خود، خویش، خویشتن سایر معانی: ضمیر، نهاد، سرشت، (عامیانه) خودم، خودش، خودت، خودتان، خودشان، خودمان، پسوند به نشان تاکید، رجوع شود به: self-colored، ...