معنی
سایر معانی: ضمیر، نهاد، سرشت، (عامیانه) خودم، خودش، خودت، خودتان، خودشان، خودمان، پسوند به نشان تاکید، رجوع شود به: self-colored، از یک نوع یا رنگ یا جنس یا خاصیت، پیشوند:، خویشتن [self-restraint]، خودبه خود [self-loading یا self-acting]، درخود، به تنهایی [self-evident]، به خود [self-addressed]، عین، لقاح کردن
[برق و الکترونیک] خود، خودی