زود، اولیه، مربوط به قدیم، در اوایل، در ابتدا، بزودی سایر معانی: اوایل، نخستگان، آغازین، پیش از موقع، پیش از انتظار، در دوران کهن، باستان، باستانی، پیشین، در آینده ی نزدیک، به زودی، در مدتی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی