روش پیشیابی کامل [علوم جَوّ] روش یا فن توسعۀ ابزار پیشبینی عینی
واژههای مصوب فرهنگستان
پیش بینی، پیش بینی وضع وا یا حوادی، طالع دیدن، از پیش اگاهی دادن یا حدی زدن، پیش بینی کردن سایر معانی: (هواشناسی ـ بازرگانی) پیش بینی کردن، پیش نمایی کردن، پیش آگاهی دادن، پیش نگری کردن، پیش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قضاوت پیشبین دربارۀ تحولات آتی شرایط جوّی براساس تحلیل یا پیشبینی عددی [علوم جَوّ]