شگرف، حیرت اور سایر معانی: شگفت انگیز، اعجاب آور، بهت انگیز، عظیم، سترگ، گت، سهمگین، غیر عادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شگفتی، اعجوبه، چیز غیر عادی، بسیار زیرک سایر معانی: نابغه، چمراس، فرهمند، هرچیز معجزه آسا یا شگفت انگیز، (جمع) عجایب [کامپیوتر] اعجوبه، پرادیجی - سرویس قابل دسترس و آماده برای کاربران کامپیو ...
(ماشین آلات و مواد خام و غیره که با آنها فراورده می سازند) کالاهای سرمایه ای، کالاهای سازگر (producers' goods هم می گویند)، کالاهای سازگر (producers goods هم می گویند)
[آمار] شاخص بهای تولیدکننده
[نساجی] صنایع تولیدی
قابل تولید سایر معانی: قابل تولید
[نفت] چاه مولد [پلیمر] چاه تولید
[زمین شناسی] زون تولیدکننده - طبقه سنگی یک میدان نفتی که هنگامی که توسط یک چاه شکافته می شود، نفت یا گاز تولید می کند.اغلب به شکل نادرست به"افق تولید" اطلاق می شود. [نفت] منطقه مولد
[حسابداری] تجزیه و تحلیل بر حسب محصولات
[ریاضیات] کلاف حاصل ضرب
رستۀ حاصلضرب [ریاضی] رستهای که مجموعۀ اشیای آن حاصلضرب مجموعههای اشیای دو رستۀ مفروض و مجموعۀریختارهایش نیز حاصلضرب مجموعههای ریختارهای آن دو رسته باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] تولید رمز