اشغال پیشین، استیجار قبلی، استیجار قبلی رجوع شود به: preoccupation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمایل، شیفتگی، کار مقدم، اشغال قبلی سایر معانی: توجه فکری، فکر و ذکر، اشتغال فکری