نیروگاه برق، کارخانه برق، نیروی محرکه هواپیما و اتومبیل، دستگاه تولید نیروی، محرکه وسیله نقلیه سایر معانی: موتور، نیروزا، کارخانه ی برق، نیروگاه [شیمی] نیروگاه [عمران و معماری] کارخانه برق - ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پست برق [مهندسی برق] مجموعهای از تجهیزات برقی که در یک نقطه نصب میشود و به خطوط توزیع یا انتقال متصل است و ازطریق آن برق را تغییر ولتاژ میدهند یا کلیدزنی (switching) می&zwn ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تأسیساتی شامل ساختمان و تجهیزات لازم برای تبدیل انرژی و تولید برق [مهندسی برق]