(وابسته به چیزی که آلودگی را پیشگیری یا کم یا نابود می کند) پادآلودگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلایندههای آلی دیرپا [مهندسی محیط زیست و انرژی] موادی شیمیایی که در محیط به مدت نسبتا طولانی باقی میمانند و با ورود به زنجیرۀ غذایی، در بافتهای زنده متراکم میشو ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مایه تقلب و فساد، پست تر کننده، استحاله دهنده، متقلب، چیز تقلبی سایر معانی: مواد تقلبی اضافه شده به خوراک و آشامیدنی، بد افزوده
الودگی، کثافت، نا پاکی، چرک سایر معانی: نجس بودن، ناخالصی، ناسرگی [شیمی] ناخالصی، ناسرگی [عمران و معماری] ناخالصی [برق و الکترونیک] ناخالصی [نساجی] ناخالصی - چرکی - ناصافی - آلودگی [ریاضیات] ...
ماده یا موجود زنده یا حالتی از انرژی که بومسازگان را تهدید کند یا بدان آسیب رساند بهنحویکه مانع از استفادۀ سودمند از آن در زمان حال یا در آینده شود [مهندسی محیط زیست و انرژ ...
آلایندهای که به همان شکلی یافت میشود که در محیط رها شده است [مهندسی محیط زیست و انرژی]
شاخصی برای یک یا چند آلاینده که میتوان از آن در شهرهای بزرگ برای آگاه کردن عموم از اثرات نامطلوب آلودگی هوا بر سلامتی انسان استفاده کرد [مهندسی محیط زیست و انرژی] ...