خشمگین، سترگ، عصبانی، غضبناک، برانگیخته، قهر الود، تلافی دراورده سایر معانی: غضب آلود، خشم آلود، شرزه، کینه جویی کردن، تلافی کردن، تلافی دراوردن، عشق یاکینه خود را اشکارکردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی