ارام کردن، ساکت کردن، تسکین دادن سایر معانی: (انگلیس) آرام کردن، خواباندن، quiet ارام کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساکت کردن، خفه کردن، هیس گفتن، هیس سایر معانی: هیس !، ساکت باش !، بی صدا!
ساکت شدن، باعث وقفه در تکلم شدن سایر معانی: 1- زندانی کردن، حبس کردن 2- (راه یا در و غیره) مسدود کردن، بستن 3- (عامیانه) حرف نزدن، دهان فروبستن، مانع صحبت یا بیان شدن 4- (به صورت امر) خفه شو ...