shut up
معنی
ساکت شدن، باعث وقفه در تکلم شدن
سایر معانی: 1- زندانی کردن، حبس کردن 2- (راه یا در و غیره) مسدود کردن، بستن 3- (عامیانه) حرف نزدن، دهان فروبستن، مانع صحبت یا بیان شدن 4- (به صورت امر) خفه شو!، ساکت !، باعک وقفه در تکلم شدن، خفه کردن، امر خفه شو
سایر معانی: 1- زندانی کردن، حبس کردن 2- (راه یا در و غیره) مسدود کردن، بستن 3- (عامیانه) حرف نزدن، دهان فروبستن، مانع صحبت یا بیان شدن 4- (به صورت امر) خفه شو!، ساکت !، باعک وقفه در تکلم شدن، خفه کردن، امر خفه شو
دیکشنری
خفه شو
فعل
lull, pipe down, shut up, stanchساکت شدن
shut upباعث وقفه در تکلم شدن
ترجمه آنلاین
خفه شو
مترادف
bottle up ، choke ، dry up ، dummy up ، fall silent ، gag ، hold tongue ، hush ، keep trap shut ، muzzle ، pipe down ، quiet ، quieten ، quit chattering ، shush ، silence ، soft pedal ، still ، stop talking