آئرودینامیک اَبَرصوتی [حملونقل هوایی] شاخهای از آئرودینامیک که در آن شارش اَبَرصوتی بررسی میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
از کس دیگری سو استفاده کردن، به کسی بند شدن، از نام و نفوذ کس دیگری بهره گیری کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] بازی دو نفره با مجموع صفر
مخابرات شخصی جهانی [مهندسی مخابرات] خدماتی که به کاربران تلفن همراه امکان میدهد تا ازطریق شمارۀ مستقل، ارتباط مخابراتی برقرار کنند ...
[حقوق] خرق حجاب شخصیت حقوقی (کشف هویت صاحبان اصلی شرکت)
عجب آدمی هستید
مدیر حسابداری بخش خرید و فروش سهام و موسسات تبلیغاتی، متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
بند باز یا اکروبات، اکروبات سایر معانی: آکروبات، بندباز، ژیمناست، آکروبات باز، سیاست باز [کامپیوتر] برای ایجاد و خواندن فایلهای پی دی اف . این نرم افزار کاربرران را قادر می سازد تا فایلهای پ ...
مدیر، سرپرست، مدیر تصفیه، رییس، فرمدار، وصی و مجری سایر معانی: (حقوق) مدیر و مباشر امور و اموال شخص دیگر، امین ترکه، کارتراز، قیم، متولی، اداره کننده، مجری، رئیس [کامپیوتر] مدیر- نام حسابی ک ...
مدعی، دشمن، مخالف، رقیب، حریف، خصم، عدو، هم اورد، ضد، مبارز، مبارز، متخاصم، ضد سایر معانی: مخالفت، وابسته به دعوی (حقوقی)، مدعیانه، معاندانه، وابسته به مخالفت، مورد دعوی [حقوق] طرف دعوی، طرف ...
عامل، نماینده، مامور، وکیل، گماشته، پیشکار سایر معانی: کارگزار، امین، کنشگر، دستار، کارمند دولت، عضو سازمان دولتی، آژان، (شیمی) عامل، سازه، موجب، باعث، (عامیانه) فروشنده ی سیار، به عنوان نما ...
سخنگو، گوینده، اعلان کننده سایر معانی: رنجه داشتن، رنج دادن، اذیت کردن، آزار دادن، (رادیو و تلویزیون) گوینده، اعلام کننده، آگهساز [سینما] اعلام کننده / برنامه گو