اذیت، ازار، تعرض، ستوه، بستوه اوری سایر معانی: ستوه، بستوه اوری، اذیت، ازار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذلت، سختی، مشقت، محنت سایر معانی: مضیقه، تنگنا، گرفتاری زندگی، تنگدستی، عسرت، تهیدستی، سختی (زندگی)
هذیان گزند [روانشناسی] باور راسخ و کاذب به اینکه دیگران علیه فرد دست به توطئه و تهدید میزنند
واژههای مصوب فرهنگستان