طول، استمرار، بقاء، مدت، طی سایر معانی: درازی (زمان)، (زبان شناسی) دیرش، تداوم، درنگ، سختی [عمران و معماری] مدت - دیرش [برق و الکترونیک] استمرار، طول مدت [فوتبال] مدت زمان-وقت [مهندسی گاز] م ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایان نا پذیری سایر معانی: بی پایانی، همیشگی [ریاضیات] بی نهایت، بی پایانی، بی انتهایی