نوسان، ضربان، تپش، اهتزاز، ارتعاشات، جهندش سایر معانی: زنش [مهندسی گاز] نوسان، ارتعاشات [آب و خاک] ضربه-نوسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی