(زیست شناسی) پراگنه ی نرده ای، پارانشیم نردبانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفاع، حمایت، مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات سایر معانی: پناه، مدافع، حامی، دفاع کردن [فوتبال] دفاع کردن
میخ چوبی، دستک، کشیک، چوب نوک تیز، میخچه، چوب پرچین، پاسدار، افسار کردن، بستن، نرده کشیدن، اعتصاب کردن، مراقبت کردن، جلوکسی راه رفتن یا ایستادن سایر معانی: پیشگام اعتصاب (کارگر مامور حمل شعا ...