شناسنامه تعمیرات واگن [حملونقل ریلی] مدرکی که در آن تمام اطلاعات مربوط به تعمیرات واگن ثبت میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] زمان غیر فعال تعمیراتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] آج دادن
پسر ودختر دوقولو، پسرو دختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
[برق و الکترونیک] زوج یون اولیه زوج یون ایجاد شده به طور مستقیم با ذره اولیه، causative یافوتون . یک دسته یون گروهی از زوج یونهای ایجاد شده در محل یونیده سازی اولیه یا در مجاورت آن است . که ...
پنچرگیری [مهندسی بسپار - تایر] روشهای گوناگون تعمیر تایری که براثر ورود جسم خارجی به آن پنچر شده است
[حسابداری] تعمیر و نگهداشت
[ریاضیات] تعمیرگاه
[عمران و معماری] عملیات تعمیراتی
اصلاح پذیر، قابل جبران، تعمیر پذیر سایر معانی: قابل جبران، اصلاح پذیر، تعمیر پذیر [آمار] تعمیر شدنی
تایر تعمیری [مهندسی بسپار - تایر] تایری که پنچری یا بریدگی یا انواع دیگری از آسیبدیدگی آن تعمیر شده باشد تا به استحکام و انعطافپذیری مناسب برای استفاده برسد ...
مکانیک، تعمیر کننده، مرمت کننده