repairable
/rəˈperəbl̩/

معنی

اصلاح پذیر، قابل جبران، تعمیر پذیر
سایر معانی: قابل جبران، اصلاح پذیر، تعمیر پذیر
[آمار] تعمیر شدنی

دیکشنری

قابل تعمیر است
صفت
compensable, repairable, recoupable, reparableقابل جبران
repairable, amendable, corrigible, reparableاصلاح پذیر
repairable, serviceable, reparableتعمیر پذیر

ترجمه آنلاین

قابل تعمیر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.