برتری یافتن بر، مهارت کامل پیدا کردن در سایر معانی: چیره شدن، بر فرازیدن، مغلوب کردن، مقهور کردن، تحت انقیاد در آوردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسلیم کردن، تسخیر کردن، فتح کردن، مغلوب کردن، پیروزی یافتن بر، غالب امدن، ستاندن سایر معانی: (در اثر جنگ و پیروزی) به دست آوردن، گشودن، دست یافتن بر، شکست دادن، چیره شدن، غلبه کردن، پیروز شد ...