معنی

تسلیم کردن، تسخیر کردن، فتح کردن، مغلوب کردن، پیروزی یافتن بر، غالب امدن، ستاندن
سایر معانی: (در اثر جنگ و پیروزی) به دست آوردن، گشودن، دست یافتن بر، شکست دادن، چیره شدن، غلبه کردن، پیروز شدن بر، استیلا یافتن

دیکشنری

تسخیر
فعل
conquer, gain, import, winتسخیر کردن
conquer, winفتح کردن
conquer, overbear, lickمغلوب کردن
submit, give up, cede, hand over, subjugate, conquerتسلیم کردن
conquerپیروزی یافتن بر
overcome, conquer, have the upper hand, prevail, triumph, vanquishغالب امدن
take, conquer, receiveستاندن

ترجمه آنلاین

تسخیر کند

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.