[کامپیوتر] مسیل خروجی برنامه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عامیانه) تو چشم زدن، چشمگیر بودن
(عامیانه) تقریبا، کمی مانده
[کامپیوتر] نواحی برحذر شده - نواحی ممنوعه - نواحی معینی بر روی طرح تخته مدار چاپی که مؤلفه ها یا مسیرهای مدار نباید در آنجا قرار گیرند، این نواحی بنا بر نظر کاربر مشخص می شوند.
1- (عامیانه) بیرون کردن، اخراج کردن، 2- (فوتبال) توپ را به خارج از زمین بازی زدن [نفت] شروع انحراف
جامه کار، لباس کار
سخت کوشیدن، جان کندن
[ریاضیات] میله ی بیرون انداز، میله ی پران
(عامیانه) حسابی کتک زدن، لت و پار کردن
(امریکا ـ خودمانی) دارو یا ماده ی مخدر که مخفیانه برای گیج یا بیهوش کردن در مشروب کسی بریزند
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu5As2
(امریکا و کانادا - جانورشناسی) قزل آلای خاکستری (salvelinus namaycush - بومی دریاچه های ژرف امریکای شمالی)