[زمین شناسی] اونس های تروی از یک معیار 9/999 بخش از هر 1000 بخش، معادل 1034/31 گرم .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سخنگو، گوینده، اعلان کننده سایر معانی: رنجه داشتن، رنج دادن، اذیت کردن، آزار دادن، (رادیو و تلویزیون) گوینده، اعلام کننده، آگهساز [سینما] اعلام کننده / برنامه گو
واگشت [رایانه و فنّاوری اطلاعات] برگشت پیام یا پیامنگار در شبکههای رایانهای، درصورتیکه به هر علت به دست گیرنده نرسد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
لافزن، خود ستا، دروغ بزرگ و فاحش، لی لی کننده سایر معانی: جهنده، ورجه کننده، جهمند، شخص پویا و پرانعطاف، دروه بزرگ وفاحش، ماموری که درنمایش ها وغیره اشخاصاخلالگر راخارج میکند
[برق و الکترونیک] لرزش اتصال قطع و وصل کنترل نشده، و در عین حال محدود، اتصالات رله در هنگام بسته شدن آن .
متهم کردن، تقبیح کردن، علیه کسی اظهاری کردن سایر معانی: مردود شمردن، محکوم کردن، نکوهیدن، چغلی کردن، (برضدکسی) گواهی دادن، (علنا) متهم کردن، (جرم کسی را) افشا کردن، پایان قرارداد (قرار داد ص ...
[کامپیوتر] پرش کلید - پرش کلید - ویژگی برخی از طراحیهای ضعیف در صفحه کلیدها که به موجب آن یک کاراکتر با یک مرتبه فشار، دو بار ثبت می شود.
(قدیمی) رجوع شود به: pomander، قوطی عطر پاش، قوطی محتوی گرد خوشبو
قابل تلفظ سایر معانی: قابل تلفظ
اعلامیه رسمی، اظهار عقیده رسمی، صدور رای سایر معانی: اظهار نظر، داوری، حکم، اعلامیه، بیانیه، دستور، گفته
[حقوق] ترک تابعیت کردن
[نساجی] واحدحجم معادل 28.4131 سانتی مترمکعب