باید، بایست، بایستی، باید و شاید سایر معانی: (با مصدر به کار می رود - مسئولیت یا وظیفه ی اخلاقی) بایستن، فرض است، (احتمال یا انتظار) قاعدتا باید، (برای ساختن زمان گذشته ought را با مصدر زمان ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نبایستی، نمی بایستی، نباید
منقول ازصفحه پیش
لنگرگرفت [حملونقل دریایی] وضعیتی که در آن لنگر در بستر دریا مستقر میشود و شناور را از حرکت بازمیدارد
واژههای مصوب فرهنگستان
دلیر، بی باک سایر معانی: (نادر) دلیر، شجاع، دلیر بیشتر بصورت مزاح بکار میرود
تَرَک خشکیزاد [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] شکاف (splitting) شعاعی در ساقۀ درخت براثر تنشهای داخلی ناشی از کمبود آب در زمان خشکسالی ...
حلقۀ خشکیزاد [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] حلقۀ آسیبزادی که براثر خشکسالی در بُنلاد به وجود میآید ...
[علوم دامی] درات ماستر ؛ گاو گوشتی نژاد آمیخته استرالیایی و ناشی از براهمن و شورت هورن .
یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود، ادم بیپر
زمان گذشته و اسم مفعول: fight، زمان ماضی واسم مفعول فعل fight
اندیشه های درونی، افکار باطن
در هم امیخته، در هم سرشته، بهم جوش خورده