بى پناه، بى مدافع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روباز، بی پناه، سرد، اشکار، پدیدار، درمعر نهاده [سینما] نور دیده - نور خورده - حلقه های فیلمبرداری شده - فیلم نگاتیف / نور دیدن فیلم نگاتیف [عمران و معماری] نمایان [کوه نوردی] بی حفاظ. ...
مخاطره، خطر، مسئله بغرنج، گرفتاری حقوقی سایر معانی: سیج، ورطه
1- (پزشکان و غیره) کشیک، 2- قابل وصول در وجه حامل، (پزشک و غیره) کشیک، گوش به زنگ [حقوق] عندالمطالبه
(دژ و شهر و غیره) تسخیر پذیر، گشودنی، قابل ابستنی
باشتاب سایر معانی: بطور خلاصه، مختصرا