[عمران و معماری] گشتاور انتهایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] دریافت کننده محیطی
هم پدیده گرایی، همایند گرایی (رجوع شود به: epiphenomenon)
[عمران و معماری] لنگر گسیختگی [زمین شناسی] لنگر گسیختگی
جاکش، فاحشه، ادم خیالپرور، جنده سایر معانی: ادم خیالپرور، جاکش، جنده، فاحشه
[زمین شناسی] لنگر خمشی
بر انگیختن، تحریک کردن سایر معانی: (به شورش و غیره) برانگیختن، دامن زدن، فتنه گری کردن، (با آب گرم درمان کردن) گرماب درمانی کردن، ضماد گرم گذاشتن، حوله ی آب گرم گذاشتن، کمپرس کردن، پروردن ...
اکنون، حال، در این هنگام
[عمران و معماری] لنگر خمشی آزاد
[علوم دامی] فرومان دو لیون ؛ نزاد گاو فرانسوی .
[آمار] روش برآورد کردن گشتاوری تعمیم یافته
[عمران و معماری] گشتاور ژیروسکوپی