زیتون، رنگ زیتونی، روغنی سایر معانی: (گیاه شناسی)، درخت زیتون (olea europaea)، چوب زیتون، شاخه ی درخت زیتون، حلقه ی زیتون (برای آذین بندی - شاخه ی زیتون نشان صلح است)، (رنگ) سبز زیتونی، سبز ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشنهاد صلح، پیشنهاد آشتی، شاخه ی زیتون (نماد صلح و آشتی)، شا زیتون، اولاد
(رنگ) سبز مایل به قهوه ای (رنگ جامه های ارتشی)، رنگ سبز ارتشی، پارچه ی سبز، سبز زیتونی [نساجی] سبز زیتونی
سبز زیتونی، رنگ سبز زیتونی روشن
[خودرو] اولیور در ابتدا راننده مسابقات Prix pilotu بود. همراه Alan Rees تیم Arrows را تاسیس کردند.این تیم اکنون متعلق به Tom Walkinshaw است.
من نمی توانم انرابخرم
[خودرو] این راننده فرمول 1 از مدرسه Elf Racing شروع به کار کرد و در سال 1994 راننده Ligier در فرمول 1 بود و تا سال 199 در این تیم حضور داشت و در سال 2000 به عنوان راننده تست به تیم McLaren پ ...
روغنزیتون پالیده [علوم و فنّاوری غذا] روغنزیتون حاصل از پالایش روغن زیتون بکر بهنحویکه ساختار تریگلیسریدی آن تغییر نکرده باشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(گیاه شناسی) زیتون روسی، سنجد (elaeagnus angustifolia از خانواده ی oleaster)، درخت سنجد angustifolia elaeagnus
ماذریون
تیره، سبزه، گندم گون، سبزه رو، اسمر، زرد مایل بقهوهای سایر معانی: (رنگ) زرد مایل به قهوه ای، برنزه
متارکه، متارکه جنگ، جنگ ایست، قرارداد متارکه موقت جنگ سایر معانی: آتش بس موقت، متارکه ی جنگ