زشتی، شناعت، وقاحت، رسوایی، اشکاری سایر معانی: بدی فاحش، قباحت، flagrance اشکاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روشنی، وضوح، شفافیت
روشنی، وضو، شفافیت
زیرکی، روشن بینی، وضوح، روشنی، صراحت، تیز بینی، شفافی، روش فکری سایر معانی: عاقلی