وسواس جنسی [روانشناسی] تجربۀ فکر یا باور یا تصور یا تکانۀ پایدار جنسی خودناهمخوان بهصورت عاملی مزاحم که به اضطراب یا پریشانی محسوس منجر شود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تبعیت، وابستگی، بستگی، توکل، عدم استقلال سایر معانی: اتکا، قوام، اطمینان، اعتماد، پشت گرمی، اعتیاد، خوگیری (dependance هم می نویسند)، اطاعت، پیروی، موکول بودن [کامپیوتر] وابستگی [ریاضیات] ات ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرگرمی، کار ذوقی، اسب کوچک اندام، مشغولیات سایر معانی: (کاری که بخاطر ذوق و علاقه انجام شود نه وظیفه یا مزد) سرگرمی، خواهکاری، خواهکاره، تفنن، (قدیمی) اسب میان اندام تندرو، اسب پرزور، رجوع ش ...
شیفتگی، شیدایی سایر معانی: دلباختگی، حماقت، نابخردی، بدداوری، بدگزینی
تجربۀ فکر یا باور یا تصور یا تکانۀ پایدار جنسی خودناهمخوان بهصورت عاملی مزاحم که به اضطراب یا پریشانی محسوس منجر شود [روانشناسی]