یادداشت، نت، یادداشت ها، نوت موسیقی، کلید پیانو، اهنگ صدا، تبصره، بخاطر سپردن، توجه کردن، تذکاریه یادداشت کردن، نوت موسیقی نوشتن، ذکر کردن، یادداشت کردن، ملاحظه کردن، ثبت کردن سایر معانی: نش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: promissory note [حقوق] سفته
[ریاضیات] سفته ی وصولی، سند وصولی، سند دریافتنی، سفته ی دریافتنی
[ریاضیات] توجه دارید که، متذکر شدن، یادآور شدن
[حسابداری] اسناد پرداختنی [ریاضیات] اسناد پرداختنی، سفته های پرداختنی
[حسابداری] یادداشتهای همراه صورتهای مالی
بطور قابل ملاحظه
مورد توجه، با ارزش، قابل توجه، قابل دقت سایر معانی: برجسته، چشمگیر، درخور توجه، جالب توجه، مهم
ماده یکم دو تبصره یا آگاهی داشت
دسته کاغذیادداشت که بهم چسبیده وبرگ برگ کنده میشود
رسید مرسوله [حملونقل دریایی] سندی مشابه بارنامۀ دریایی حاوی مشخصات کالا و شرایط حمل و پرداخت کرایه که شرکت باربری صادر میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
قببدهی، یادداشت پرداخت، سندهزینه [حسابداری] اعلامیه بدهکار