[خاک شناسی] باکتریهای گره ساز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] گرهک چرت گرهک چرتی؛ یک جدایش چگال، نامنظم، معمولاً بی ساختار، گاهی اوقات دارای فسیل و دیاژنتیک است که از چرتی که از صفحه های معمولی، با قطر 5 سانتی متر تا توده های بسیار بزرگ نا ...
[زمین شناسی] گرهک فسفاتی توده یا قلوه سنگی گرد و سیاه، خاکستری یا قهوه ای رنگ که قطری معادل با چند میلی متر تا بیش از 30 سانتی متر داشته و از بقایای مرجانی، صدفها، استخوانها، دانه های شن، پو ...
گرِهَکنما [زمینشناسی] ساختار رسوبی اولیهای شامل یک تودۀ توپیشکل از ماسهسنگ در درون گلسنگ یا شیل (shale) که قاعدۀ گرد و لبههای برگشته دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] گرهک دروغین - ساختار رسوبی اولیه مرکب از توده ماسه سنگی توپی شکل احاطه شده در شیل یا گلسنگ دارای قاعده گرد شده با لبه های برگشته و گردنشده و حاصل قرارگیری ماسه در رس یا گل زیرین ...
میناتود [پزشکی - دندانپزشکی] نوعی ناهنجاری تکاملی دندان که در آن تودۀ کوچکی از مینا زیر ناحیۀ اتصال ساروجه به مینا تشکیل&zwn ...
ورم، اشکال، بر امدگی، گره، دشواری، غده سایر معانی: (کالبدشناسی) غده، دژپیه، گرمان، قلمبه، قلمبه شدگی، برجستگی، کلگی، برآمدگی، گرهه، گندله، گردله، (نجوم) نقطه ی اعتدالین، خط اعتدالین، همبرگاه ...
خیز، ورم، سام، مغرور سایر معانی: افزایش، رشد، فزونی، ازدیاد، اماس، باد، بادکننده، متورم شونده، غلنبه [عمران و معماری] تورم - آماس - بادکردن - ورم کردن - آماس کردن - برآمدگی [صنایع غذایی] اما ...
نوعی ناهنجاری تکاملی دندان که در آن تودۀ کوچکی از مینا زیر ناحیۀ اتصال ساروجه به مینا تشکیل میشود|||متـ . مروارید مینا ...