قطب، توپی چرخ سایر معانی: (وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر [عمران و معماری] ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکه، مکه معظمه سایر معانی: محل همایش شمار زیادی از مردم، (با m بزرگ) شهر مکه، کعبه ی آمال، جای دلخواه، mekka مکه