معتادان گمنام [اعتیاد] گروهی خودیار متشکل از معتادان که با برنامه‌ای دوازده‌قدمی درمان می‌شوند|||اختـ . مُگ NA
واژه‌های مصوب فرهنگستان
جوهر مخدر افیون، جوهر خواب اور افیون، نارکتین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: spikenard
منخرین، سورا بینی مهره داران
[سینما] گوینده گفتار
[سینما] قصه گویی
بشکل داستان، بشکل روایت
بررسی و پژوهش در سبک های مختلف داستان سرایی، داستان شناسی
سخنگو، گوینده، راوی، گوینده داستان سایر معانی: (کسی که داستانی را می گوید یا می نویسد) داستان سرا، داستان نویس، داستان گو، نقال، (رادیو و تلویزیون) گوینده [سینما] خلاصه داستان - راوی (گوینده ...
[برق و الکترونیک] محور باند باریک جهت فازوری که جهت کلی رنگ شمایی اصلی را در سیگنال تلویزیونی رنگی مشخص می کند پهنای باند آن از 0 تا 0/5 مگاهرتز است .
[شیمی] صافی فلزات باریک
[برق و الکترونیک] فیلتر میان گذر باند باریک