افترا، گل، لجن، تیره کردن، گل الود کردن سایر معانی: گل و لای، لای، لوش، گلی، گلین، تهمت، هتک آبرو، چفته، گل مالی کردن، گل پاشیدن به، (مجازی) تهمت زدن به، چفته بستن به [عمران و معماری] گل - گ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] اسید گل [نفت] اسید گل
[آب و خاک] بهمن گلی
[عمران و معماری] بهمن گلی
[نفت] موج گیر گل
[آب و خاک] گلوله گلی
[آب و خاک] گل جوشش
[نفت] تقویت گل
[نفت] شیلنگ تقویت گل
[زمین شناسی] موادمنفجره آتش گرفته در مجاورت سطح یک سنگ بعد از اینکه با مقداری گل مرطوب، زمین مرطوب، یا ماسه پوشیده می شود، بدون اینکه از حفر سوراخ استفاده شود [معدن] خرج ر وسنگی (آتشباری) ...
[نفت] مخروط گل
[نفت] حامل گل