معنی
افترا، گل، لجن، تیره کردن، گل الود کردن
سایر معانی: گل و لای، لای، لوش، گلی، گلین، تهمت، هتک آبرو، چفته، گل مالی کردن، گل پاشیدن به، (مجازی) تهمت زدن به، چفته بستن به
[عمران و معماری] گل - گل حفاری
[کامپیوتر] علامت اختصاری Multi-User یا Multi -User Domain . نوعی کنفرانس « زمان واقعی» در شبکه ی اینترنت که در آن کاربران نه فقط با یکدیگر صحبت می کنند، بلکه در یک دنیای تخیلی حرکت کرده و اشیا را دستکاری می کنند . بای دسترسی به یک MUD، به طور کلی کاربر باید با telnet به کامپیوتری که از او میزبانی می کند، وصل شود.
[مهندسی گاز] گل، گل حفاری، گل آلودکردن
[زمین شناسی] گل، گل حفاری
[معدن] گل حفاری (حفاری اکتشافی)
[نفت] گل زدن
[آب و خاک] گل،گل و لای
سایر معانی: گل و لای، لای، لوش، گلی، گلین، تهمت، هتک آبرو، چفته، گل مالی کردن، گل پاشیدن به، (مجازی) تهمت زدن به، چفته بستن به
[عمران و معماری] گل - گل حفاری
[کامپیوتر] علامت اختصاری Multi-User یا Multi -User Domain . نوعی کنفرانس « زمان واقعی» در شبکه ی اینترنت که در آن کاربران نه فقط با یکدیگر صحبت می کنند، بلکه در یک دنیای تخیلی حرکت کرده و اشیا را دستکاری می کنند . بای دسترسی به یک MUD، به طور کلی کاربر باید با telnet به کامپیوتری که از او میزبانی می کند، وصل شود.
[مهندسی گاز] گل، گل حفاری، گل آلودکردن
[زمین شناسی] گل، گل حفاری
[معدن] گل حفاری (حفاری اکتشافی)
[نفت] گل زدن
[آب و خاک] گل،گل و لای
دیکشنری
گل و لای
اسم
flower, mud, clay, blossom, silt, slobگل
sludge, mud, silt, slush, slob, oozeلجن
libel, defamation, detraction, obloquy, accusal, mudافترا
فعل
puddle, bemire, lair, mudگل الود کردن
darken, blur, obscure, dim, fog, mudتیره کردن
ترجمه آنلاین
گل و لای