مخاطی سایر معانی: وابسته به مخاط، بلغمی، لعابی، لیزابی، پوشیده از مخاط (یا لعاب)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لیز، لزج، لجن مال، لجن الوده سایر معانی: زننده، تنفرانگیز، متنفر کننده، لجن گرفته، گلابه دار، لیزایه، لیزابه پوش، لزج و سرد، لیز و سرد، سرد و چسبناک [مهندسی گاز] لجن مال، لزج، لیز ...
لجن الوده، پر از لجن سایر معانی: لجن الوده، پر از لجن