ساکن، بی تغییر، بی حرکت، ایستا، لایتغیر، استاده سایر معانی: ناجنبا، غیر متحرک، (به ویژه ماشین و موتور) خوابیده، خاموش، راکد، ایستانده، آرمیده، حرکت ندادنی، غیر قابل حمل، ناترابردی، کارگذاشته ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مینی که با استفاده از لنگر در مناطق حساس به کف دریا مهار میشود و در عمق متناسب با آبخور کشتیها غوطهور است و با برخورد بدنۀ کشتی به آن منفجر میشود [علوم نظامی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان