بی ایمانی، بی اعتقادی سایر معانی: ناباوری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو دلی، تامل، درنگ سایر معانی: تردید، مولش، مکث
نا معلومی، شک، تردید، چیز نامعلوم، بلاتلکیفی سایر معانی: بلاتکلیفی، عدم قطعیت، غیر محرز بودن، محقق نبودن، نا پابرجایی، ناپایداری، بی ثباتی، تزلزل، عدم ثبات، دودلی، سرگشتگی، شبهه، احتمال، اتف ...