[معدن] معدن متروکه (معادن زیرزمینی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کانی فرعی [زمینشناسی] نوعی کانی که وجود آن در ردهبندی و نامگذاری سنگها نقشی نداشته باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
شیمى : الکیل امین [شیمی] آلکیل آمین [پلیمر] آلکیل آمین
[معدن] کلکتورهای آمینی (فلوتاسیون)
مین ضدنفر [علوم نظامی] مینی برای وارد کردن تلفات و ضایعات به افراد پیادۀ دشمن و ناتوان کردن آنها
مین ضدتانک [علوم نظامی] مینی که تانک را از تحرک بیندازد یا باعث انهدام آن شود
آمین زیستزاد [علوم و فنّاوری غذا] آمینی که از واکنش برخی زیمایهها/ آنزیمهای میکربی با آمینواسیدها تولید میشود ...
شب تابی، زیست تابی، فسفر افکنی سایر معانی: تولید نور توسط موجودات زنده (مانند کرم شب تاب)، (نور تولید شده از این راه) زیست نور، شب تابی مثل کرمها [شیمی] لومینانس زیستی، تولید نور توسط موجودا ...
زیستکانیشناسی [زمینشناسی] بررسی و مطالعۀ سامانمند زیستکانیها
[زمین شناسی] کانی شناسی زیستی مطالعه نظام بندی شده زیست کانی ها. ببینید: McConnell 1973.
میزان کانی استخوان [تغذیه] مقدار استخوان تجمعیافته در بدن قبل از قطع رشد که برحسب گرم در یک سانتیمتر مکعب استخوان بیان میشود
بازرس سانحۀ پل [حملونقل ریلی] فردی خبره که دارای مهارت کافی برای ارزیابی کارشناسانه و تأیید سلامت خط آهن روی پل ضربهدیده و بازگشایی مسیر است ...