معنی

شب تابی، زیست تابی، فسفر افکنی
سایر معانی: تولید نور توسط موجودات زنده (مانند کرم شب تاب)، (نور تولید شده از این راه) زیست نور، شب تابی مثل کرمها
[شیمی] لومینانس زیستی، تولید نور توسط موجودات زنده (مانند کرم شب تاب )، (نور تولید شده از این راه ) زیست نور
[زمین شناسی] فسفر افکنی ،شب تابی(مثل کرمها)،زیست تابی، لومینانس زیستی ،تولید نور توسط موجودات زنده

دیکشنری

بیولومینسانس
اسم
bioluminescence, luminescence, phosphorescenceشب تابی
bioluminescenceزیست تابی
bioluminescenceفسفر افکنی

ترجمه آنلاین

بیولومینسانس

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.