تکثیر کردن، دوباره ساختن، چاپ کردن، فرااوردن، دو بار تولید کردن، باز عمل آوردن سایر معانی: دوباره ایجاد کردن، تولیدمثل کردن، نوزایی کردن، زاییدن، بازآورش کردن، (تصویر یا نوشته یا آوا) تکثیر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهتتصنعی سایر معانی: تصویر، فرتور، وانمودگر، تظاهر، ریاکاری
رونوشت سایر معانی: ترا نوشت، نسخه، نوشته، سواد، نسخه رونوشت [حقوق] رونوشت استنساخ شده، سواد مذاکرات
(نام بازرگانی ماشین نسخه برداری)، زیراکس [سینما] زیراکس