[زمین شناسی] مشخصه اصلاح شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارای چهره ی بخصوص، ـ صورت، چهره
تصحیح شده، مهذب، تعمیرشده، ارشاد شده سایر معانی: اصلاح شده، بهسازی شده، سامان یافته
اسم مفعول فعل: sew، قسمت سوم wes
مقدار مواد مغذی موجود در یک رژیم غذایی خاص که متخصص آن را مجاز میداند و توصیه میکند [تغذیه]
واژههای مصوب فرهنگستان