پیچیده، غامض، غیر صریح، غیر مفهوم سایر معانی: غیر قابل فهم، درک نکردنی، نا مفهوم، غام
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[فوتبال] غیرقابل استفاده
خلاصه، نتیجه، سرانجام، حاصل، اخرین شماره سایر معانی: پیامد
قیمت، بها، ثروت، ازرش، با ارزش سایر معانی: ارزش، ارج، اخش، والایی، (با فعل -ing دار) ارزش (داشتن)، ارزشمند (بودن)، قابل (بودن)، به ارزش، به قیمت، به بهای، (با فعل to be) ارزیدن، دارای، به ثر ...