(خودمانی - بازرگانی) سرمایه گذاری یا شعبه ی فرعی شرکت که با سود فراوان آن شعبه های کم سود تر را تقویت می کنند و یا دست به سرمایه گذاری نوینی می زنند، (مجازی) گاو شیرده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالک، متصرف، صاحب حق طبق کتاب سایر معانی: صاحب، کدیور، ملاک [حقوق] مالک، صاحب