وابسته به مادیات، مربوط به ماده گرایی سایر معانی: وابسته به مادیات، مربوط به ماده گرایی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از لحاظ مادیت
بدنی، جسمانی، طبیعی، مادی، فیزیکی سایر معانی: وابسته به علوم طبیعی، علمی، عینی، واقعی، جسمانی (در برابر: فکری یا روحی)، تنی، جسمی، شهوانی، جنسی، خشن، پر خشونت، قلدر، قلدرانه، معاینه ی پزشکی ...