(دیرین شناسی) ماستودون (تیره ی mastodontidae - از خرطوم داران و پستان داران نابود که از فیل درشت تر بودند)، دیرین شناسی پستانداری شبیه فیل که در دوران الیگوسن وپلیستوسن میزیسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیل، فیل سایر معانی: بزرگ اندام، پیل تن، (جانورشناسی) پیل، فیل (راسته ی proboscidea که امروزه دو گونه ی آن باقی مانده است: پیل هندی یا آسیایی elephant indian or asian به نام لاتین elephas ma ...
چاق، جسیم، جامد، وزین سایر معانی: (نادر) رجوع شود به: massive، متراکم، غلیظ
جانور پوست کلفت، ادم پوست کلفت و بیرگ سایر معانی: (جانورشناسی) ستبر پوست، جانور پوست کلفت مثل کرگدن
افعی وار سایر معانی: پیشگویانه، پیامبرانه، غیبگویانه، وحی آمیز، مانند اژدر مار، مانند مار بزرگ، برغمان سان، پایتون مانند، pythonine افعی وار