شگفت انگیز، گزاف، حیرت اور، بهت اور سایر معانی: منگ کننده، گیج کننده، بهت آور، حیرت انگیز، عجیب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برجستگی، تورم، شیک، زیبا ، عالی، اماس کردن، متورم کردن، باد غرور داشتن، متورم شدن، باد کردن، پف کردن سایر معانی: ورم کردن، آماسیدن، آماساندن، پندام کردن، تبسیدن، بیرون زدن، ور قلمبیدن، بالا ...
بی مانند، بی نظیر، جدید، بی سابقه سایر معانی: تازه