ادمکشی، قتل نفس سایر معانی: آدم کشی، قتل (به ویژه غیر عمدی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قتل، ادمکشی سایر معانی: آدمکشی، قتل نفس [بهداشت] آدمکشی
قاتل، خونی سایر معانی: قاتل
قاتل سایر معانی: قاتل